نگریستن برای زیستن
نگرآ، برگزارکنندهی کارگاههایی جامع دربارهی داستاننویسی، خواندن ادبیات، دروننگری و توسعهی فردی.
دربارهی نگر آ
ما نوشتن را مشق میکردیم و این مسیر را در نگریستن میسر یافتیم، نگریستنی به خویشتن، به معنا و به آنچه میسازیم از خودمان و جهانمان.
آ مثل آغاز
آغاز در نگرآ فقط یک نقطه یا مرحله نیست، یک نگاه است و شکلی از زیستن برای آموختنِ مدام.
آ مثل آفرینش
آفرینش هستی بخشیدن است و ما اینجا آفرینش را با شگفتی و شکوهش زندگی میکنیم…
آ مثل آگاهی
ما اینجا میخوانیم و مینویسیم و هر بار که از دل تاریکیهایمان بیرون میآییم آگاهتر میشویم و راهآشناتر…
کارگاه جامع مشق نوشتن
مشقِ نوشتن کارگاهی است جامع که به آموزش داستاننویسی و مطالعهی جدی ادبیات میپردازد و همانطور که از اسمش برمیآید بر محور مشقکردن طراحی شده. این کارگاه سه فاز اصلی دارد: پیش از داستان، داستان، پس از داستان. هر یک از این فازها از کارگاههایی تشکیل شده که طی هر کدام هنرجو برای مسیر نویسندگی آماده و آموخته میشود.
در کارگاههای مشقِ نوشتن دو اصل آهستگی و پیوستگی همواره رعایت میشود تا آرزوی نوشتن در زندگیهای شلوغ امروزی از دست نرود و دست یافتنی باشد.
کلاس ادبیات روسیه (۲ دوره)
نقد و تحلیل ۱۲ داستان کوتاه و ۶ نمایشنامه از چخوف طی دو دوره، با رویکرد ادبی و روانکاوانه و بررسی سیر تحول قلمِ نویسنده و تاثیری که از دیگر بزرگان پیش از خود گرفته و اثرگذاری وی بر نویسندگان همعصرش.
دوره از من تا من
دوره از من تا من؛ آغاز سفری است برای خودشناسی، درک عمیقتر خود، دیگران و کشف معنای رویدادهای زندگی.
در این دوره ضمن پرداختن به مراحل تحول شخصیت در طول سفر زندگی به بررسی فیلمهای مرتبط در جهت درک بیشتر مباحث میپردازیم.
راهبران نگر آ
اشکان سنگری
فارغ التحصیل در مهندسی IT
پژوهشگر اسطوره و روانکاوی
داستاننویس، ویراستار و مترجم ادبیات روسیه.
راهبر دورههای سواد داستانی، خوانش ادبیات روسیه، آمریکا،ایتالیا و آمریکای لاتین
سارا شاهزاده
کارشناسی نقاشی
کارشناسی ارشد مدیریت هنری
کوچ هنری و رسالت فردی
راهبر دوره های اسطوره، هنر، خودشناسی و رشد شخصی
فاطمه صوفی
دانش آموخته ادبیات انگلیسی
دانش آموخته روانشناسی
آغاز فعالیت ادبی ۱۳۹۰ آکادمی گردون زیر نظر عباس معروفی
مجید قدیانی
دانشآموختهی مهندسی متالوژی
آغاز فعالیت جدی ادبی سال ۱۳۹۰ با دستیاری آکادمی گردون زیر نظر عباس معروفی
مقام نخست مسابقات بهاران دور دوم با داستان «میرکا»
نویسنده مجموعه داستان «مه سوار»، نشر گردون
نویسنده رمان «دیااُکو، نخستین پادشاه ایران»، انتشارات قدیانی
نظرات هنرجویان
من در پی تمرین نوشتن در این یک سال توانستم به خودم اعتماد کنم که من هم بالاخره میتوانم در نوشتن دستی داشته باشم. از پیمودن این مسیر لذت میبرم چرا که من را از بیانگیزگی و روزمرگی خیلی دور کرده است. نسبت به قبل به سبک دیگری میخوانم، میبینم و میاندیشم و برای خودم دغدغهای پیدا کردهام، دغدغهی نوشتن! دوستان جدیدی در این مسیر پیدا کردهام که میتوانم از آنها یاد بگیرم، بیاموزم و به دور از بیحوصلگی با آنها تبادل نظر کنم .خلاصه که این مدل زندگی حالم را خیلی خوب کرده است.
منیژه فاتحی
من از ۱۵ سالگی رمانهای نسبتا زیادی خواندهام و همیشه به نوشتن علاقمند بودهام. اما گیر و گرههایی در نوشتن داشتم که از آنها آگاه نبودم. کارگاههای مشق نوشتن و تیزبینیهای صوفی جان و تکنیکها و راهکارهایی که از او آموختم، بسیاری از این گرهها را گشود و نوشتن برایم راحت شد. چیزی که در ابتدا تصورش برایم ممکن نبود. اینکه نوشتن چه تأثیر مثبتی در زندگی من داشته است، مقوله دیگری است که در این کوتاه سخن نمیگنجد. بسیار مدیون او هستم و سپاسگزار تلاشهایش.
محمدرفعت ماه
بدون اغراق بگویم من با این دورهها زندگی کردم و واقعا دوباره خودم را پیدا کردم. گاهی نوشتن خیلی برایم دردناک بود اما همینکه تمام میشد و از نوشتنش عبور میکردم، آرامش عجیبی را تجربه میکردم. به واسطهی نوشتن گاهی به طور کاملا ناخودآگاه گذشتهی خودم را مرور میکردم و خاطراتی برایم زنده میشد که کاملا فراموش کرده بودم و این خیلی برایم جذاب است.
مریم غیاثی
نگرآ دست من رو گرفت، یه جا بهم گفت: "به خودت آسون بگیر زن! بنویس! هر چی رو که دوست داری بنویس!" یه جا هم دستم رو گرفت و گفت:"بچه جون داری بیراهه میریا، بیا اینجا، بیا با هم مشق کنیم، کمکت کنم نوشته هات رو با هم بسازیم."
نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن کاری کرد که من صدها قدم به آرزوم نزدیکتر بشم.
شیرین هوشمندزاده
نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن به من یاد دادند که داستاننویسی با دلنوشتهی داستانوار خیلی فرق دارد
این روزها اینجا اصول و قواعد داستان را یاد میگیرم. در نوشتن محتاطتر شدهام و نگاهم تخصصیتر از قبل است.
وقتی اصول داستان نویسی را در داستانها کشف میکنم، از خواندنشان بیشتر لذت میبرم.
کاش خیلی زودتر با نگرآ و مشقِ نوشتن دوست شده بودم.
الهام زادصادق
در کنار نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن رشد کردم و شد پناه روزهای سختم هر وقت که حالم خوب نیست به یاد میآورم که باید بنشینم سر مشقهای ناتمامم و پناه میبرم به نوشتنهای صبحگاهی و رها میشوم و روز و روزگارم را از نو میسازم.
و البته هر چه پیش میروم میدانم که چیزی نمیدانستم و همچنان نمیدانم که چقدر دنیای داستان نویسی میتواند شگرف و غیرقابل پیشبینی باشد.
بهار شایقی
نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن درست جایی بود که انگار من را با خود واقعیام روبه رو کرد با همهی آنچه در سرم میچرخید.
با آموزش خانم صوفی مهارت بهتر نوشتن را آموختم و لذت شیرین این روزهایم را مدیون راهبر خوبم صوفی هستم. هم اکنون گام به گام مینویسم و هر آنچه را که می خواهم آزاد و رهاتر از همیشه تجربه میکنم.
راضیه دهقان
مشقِ نوشتن دورنمایی از محدودهی تواناییام را در نوشتن نشانم داد. چیزی که بدون وجود راهنما میسر نبود. غیر از آن چیزی را اینجا در خودم پیدا کردم که اگر زمانی بهم میگفتند باورم نمیشد و این یک تعریف کلیشهای نیست، واقعیتی است که تجربه کردهام.
محمد فرامرزپور
نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن یک آدم جدید را در من زنده کرد که درون یک اتاقک حبس شده بود و مردگی میکرد .
من با مشقِ نوشتن زندگی جدیدی را آغاز کردهام که دوستش دارم، با تمام جزئیات سخت و نرمش
قدردان حضور راهبر کاربلد و مهربانم صوفی عزیزم هستم.
عاشق پیمودن این راه طولانی و پرپیچ هستم.
آذر آزاد
صوفی برای من راهبر راهیست که سالهای زیادی را فقط از دور نظارهگرش بودم. آنقدر از بودن صوفی درکنار خودم دراین مسیر خوشحالم که طی کردن همین چند قدم درکنارش حس نزدیک بودن به موفقیت را به من میدهد. در این شش ماه بودن در نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن، توانستهام تجربه کنم، بیاموزم، لذت ببرم و به شناخت خودم برسم ولایههای پنهان درونم را کم کم کشف کنم. بسیار متشکرم.
بیتا نظری
یکی از بزرگترین کمکها در مسیر نوشتن حضور در محیطی با فضایی صمیمیست؛ کارگاههای مشق نوشتن، فضای بسیار امنی برای نوشتن، شنیده شدن و خواندن فراهم میکنند و در صدر همهی دوستان یک استاد صبور، مهربان و شنوا در کنار شماست.
شهرزاد امینی
فقط میدانستم نوشتن را دوست دارم عاشق حرکت قلم روی کاغذ بودم و همیشه فکر میکردم نویسندهها با این استعداد خاص به دنیا میآیند. نمیدانستم نوشتن به جز ذوق و عشق، تکنیکها و فنهایی دارد که آموختنی است. صوفیجان علاوه بر تکنیکهای نویسندگی یاد دادند که نوشتن راهی است برای شناخت خودمان، شناخت دنیا و دقیق شدن در جزییات. یاد دادند نویسندگی تمرین مداوم است و گاه سخت. نوشتن نترسیدن است. حالا با کارگاههایی که گذراندم، دیگر نوشتن برای من به شیرینی یک بازی است، بازی با کلمات.
شهره پورضیا
گاهی میدونی که کاری رو دوست داری ولی فقط تا دوست داشتنش رو بلدی باقیش همش خیاله و رویا، نوشتن برای من فقط دوست داشتن بود و رویا، رویایی که بعد از آشنایی با مشق نوشتن و نگرآ داره نزدیک میشه به من، قدم به قدم، آهسته آهسته.
ملیحه ایرانمنش
اگه دوست دارید با دنیای واژه ها ارتباطی معنادار، عمیق و دو طرفه برقرار کنید یعنی اینکه وقتی شما حالتان خوب نیست یا هر چیزی شبیهش، واژه ها بیایند وسط و دست شما را بگیرند، و یا وقتی واژهها در ذهنتان سرگردانند شما بتوانید سر و سامان بدهید بهشان. همراهی با نگرآ و مشقِ نوشتن تجربه یادگرفتن، خواندن، نوشتن است، بدون استرس و با حمایت کامل و همراهی مشفقانه راهبرها.
حسین علیمحمدی
برای کسی که عاشق نوشتن است اما بلاتکیف مانده "مشقِ نوشتن" حرف ندارد. "صوفی" دستت را میگیرد و بعد که راه افتادی با لبخند بهت آفرین میگوید همراهی ات می کند تا ادامه بدهی... حضورش در کنارت بهت جرات می دهد.
نرمین رحمتی
یکی از بزرگترین کمکها در مسیر نوشتن حضور در محیطی با فضایی صمیمیست؛ کارگاههای مشق نوشتن، فضای بسیار امنی برای نوشتن، شنیده شدن و خواندن فراهم میکنند و در صدر همهی دوستان یک استاد صبور، مهربان و شنوا در کنار شماست.
شهرزاد امینی
نوشتن جرئت میخواهد، جرئت خاک گرفته من، در مشق نوشتن گردگیری و غبار زدایی شد.
صوفی ایستاد و گفت قلمت را بردار و بنویس...
گفتم: میترسم گفت: بیا معامله کنیم،
ترست مال من، بجاش امنیت میدهمت، فقط بگیر و بنویس...
یک سال گذشته هنوز دارم مینویسم.
نسرین محمدی
من با وجود علاقهم به نوشتن هیچ وقت در هیچ دورهای برای نوشتن شرکت نکرده بودم، در نگرآ و مشقِ نوشتن برای اولین باره که نوشتن رو مشق میکنم، و چقدر خوش به حالمه که صوفی عزیزم دستانم رو گرفته و با مهربانی، صبوری و صدالبته کاربلدی من رو تو این مسیرِ درست راه میبره.
مشق نوشتن برای من آگاهی و رشد رو به همراه داشته، همچنین معاشرت با دوستان هم دوره و هم گروه که خیلی زیاد ازشون یاد میگیرم.
فرخنده شیری
در نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن ما انگار با خود واقعیمان روبرو میشیم. هر روز خودرا از نو میشناسیم. متوجه میشیم در ضمیر ناخودآگاه مان چه قشقری بر پاست. با کمکهای صوفی عزیز آگاهانهتر به دوروبرمان نگاه میکنیم تا به تصویر دربیاوریم آنچه را که می بینیم. از دل مشق ها ایده های جدید به سراغمان میآید. خلاصه اینکه نوشتن یک نوع تراپیه، یک نوع خودشناسی که بعد از هر بار نوشتن سبکی را در خودم احساس میکنم. چه خوب که در این راه قدم گذاشتم.
صفی تدین
وقتی به خود قبل از مشقنوشتنم نگاه میکنم، به نظرم اقبال بلندم بود که با این گروه آشنا شدم. اینجا من زیستن را میآموزم. جدای از نوشتن، خودم را شناختم و هنوز پیوسته بیشتر و بیشتر درحال آموختنم، در ابعاد مختلف. خلاصه مشقنوشتن از ما آدمهای بهتری ساخت و من همیشه قدردان این آشنایی هستم.
عطیه شیرازی
فاطمه صوفی از آن راهبرهایی است که پیچوخم راه را خوب میشناسد و دقیقا در جایی که باید چیزی را میگوید که خواهان شنیدنش هستی. همین باعث میشود با اعتماد کامل دستت را به دستش بدهی و با او همقدم شوی. میگویم همقدم چون پابهپای تو میآید و برای ادامه مسیر انگیزهت میشود.
مهسا نظیری
من زمانی مشق نوشتن رو تجربه کردم که پر از خشم و ترس بودم.
به مرور با نظمی که تحت نظارت صوفی جان بود، صبح بعد از چشم گشودن و پیش از آوردن کلامی بر زبانم، کلماتم بر روی کاغذ جاری شد و قلبم روز به روز ترمیم شد.
تا اون خبر حمله هوایی رو شنیدم. چنان حس بی پناهی داشتم که خدا می دونه. صوفی جان اون روز یه عکس گذاشت و گفت بنویسید، و پیام گذاشت که از کلش این عبارت یادمه"بچه ها من مراقبتون هستم"دلم آروم شد و ادامه دادم. خوشحالم با شما هم قدم شدم و با هم خوانی رو در نگرآ ادامه می دم.
حدیثه زارع
صوفی نویسنده ای است که روانشناسی می داند و این ترکیب جالب و نادری است که می تواند دستت را بگیرد و با خودت آشتی دهد. یادت دهد که چه طور داستان های بامزه و معمولی زندگی را ببینی و کشف کنی و لذت ببری. یادت دهد قضاوت نکنی، یادت دهد متفاوت باشی. کلاس صوفی دریچه ای برای نفس کشیدن وسط روزهای شلوغم بود. نوشتن بهانه است، زندگی کردن آموختم.
سهیلا ترابی
برای من نوشتن اشتیاقی بود که با حضور در نگرآ و کارگاه مشقِ نوشتن ممکن شده است.
آزادتر میخونم و آزادتر مینویسم
به این مسیر اعتماد دارم وادامه میدم
مطمئن هستم فضاها و ظرفیتهای جدیدی را در روانم باز خواهد کرد همان طور که تا الان هم اتفاق افتاده
نوشتن مثل زندگی برام هم سخت و هم لذت بخش است.
ممنونم از بودن و حضورتون مثل نور
هدیه وزیری تبار
حضور صوفی عزیز را لابه لای سختی روزگار چه به نامم ...
اینجا فقط مشق نوشتن نیست .
اینجا خودت را بلد میشوی به زخم های روحت با عشق بوسه می زنی
آنگاه یک من جدید متولد میشود .
اینجا مسیر آگاهی است .
آمنه نواب
نوشتن آنقدر برای من عزیز و محترم است که خیلی از بارهای اضافی زندگیام را سبک کردم تا وزن کلمات را به دوش بکشم.
و من نوشتن را بلد نبودم، مشق کردم تا آموختم. مشق نوشتن.
صوفی به من آموخت که قلم حرمت دارد، کلمه عزت دارد، و داستان بهای همه لحظاتی است که فکر کردم و نوشتم.
یادم نمیآید پیش از خواندن و نوشتن دنیا چه رنگی بود؟
مشقِ نوشتن را در نگرآ آموختم.
آزاده اشرفی
مشق نوشتنِ صوفی مثل یک معجزه در بدترین روزهای زندگی درخشید و نور شد. هنوز بعد از دوسال، چراغ راهم است و کمک میکند جلو بروم و در مسیر من را با آدمهایی آشنا کرده که زیبایی زندگی هستند. روشن بمانی برای همه ما
پرستو طالبی
ما کنار هم میخوانیم و مسئولیت فرهنگیمان ایجاب میکند آنچه را تجربه کردهایم با دوستداران ادبیات به اشتراک بگذاریم.
هر فیلم سفری است که انتخاب کردهایم به آن دل بدهیم. آنچه از این سفر با ما مانده با شما به اشتراک میگذاریم.