فیلم جوانی به کارگردانی پائولو سورنتینو، کارگردان ایتالیایی، اثری درام است که در سال ۲۰۱۵ موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد آکادمی فیلم اروپا شد. مایکل کین، هاروی کایتل، جین فوندا، ریچل وایس و پل دانو از جمله بازیگران این فیلم هستند. پائولو سورنتینو پیش از این آثاری چون زیبایی بزرگ را در کارنامه خود داشته است که در سال ۲۰۱۳ به دریافت جایزه بهترین فیلم بینالمللی اسکار موفق شده است.
فیلم درباره آهنگساز برجستهای به نام فرد بالینگر است که در دوران سالمندی و بازنشستگی به سر میبرد و به همراه دخترش، لینا، که مدیر برنامههایش هم میباشد در هتلی لوکس در دامنه کوههای آلپ تعطیلات خود را میگذراند. در این سفر دوست دیرینهاش، میک، نیز حضور دارد که کارگردانی برجسته است و برخلاف بالینگر که خود را بازنشسته اعلام کرده، برای ساخت آخرین فیلم خود برنامهریزی میکند. در این سفر ملکه الیزابت دوم از فرد بالینگر میخواهد در جشن تولد فیلیپ قطعاتی را اجرا کند اما این دعوت برای فرد ابعادی شخصی دارد…
فیلم جوانی درونمایهای فلسفی دارد و با محوریت گفتگوها پیش میرود. داستان دربارهی سرخوردگیهای انسانی و تلاشهای او برای گریز از آن است. هرکدام از شخصیتهای این فیلم، با وجود موفقیتهای چشمگیر، بهنوعی درگیر شکلی از سرخوردگی هستند که با اندوه و افسوس همراه است. همچنین درونمایه دیگر فیلم فراموشی، گذر زمان و مرگ است که سرنوشت آدمی بوده و به هیچ روی نمیتوان از آن گریخت؛ به قول میک گویی “همه ما در این دنیا اضافهایم”. شخصیتهای این فیلم همواره از طریق خلق آثار هنری شاخص سودای فراموش نشدن و در یاد ماندن دارند اما در عین حال با حقیقت فناپذیری و نیستی مواجه شدهاند. درونمایه دیگر فیلم عشق است که به آن نیز بیشتر از دریچهی سرخوردگی و فراموشی پرداخته شده است. این درونمایهها نهتنها در شخصیتهای اصلی که در تمامی شخصیتهای فرعی دیگر فیلم نیز خود را نشان میدهند و به خلق بهتر فضای فیلم کمک میکند.
از نقاط قوت فیلم تصویربرداری قوی و تصاویر و نماهای درخشان از دامنههای آلپ و طبیعت اروپاست؛ امری که در عین چشمگیری و تماشایی بودن آن احساس کند بودن ریتم را نیز در فیلم بیشتر کرده است. به علاوه آنکه فیلمنامه دیالوگهای بسیار دارد که گرچه درونمایه فلسفی آن را غنیتر میکند اما پشت سر هم قرار گرفتن آنها در درجاتی میتواند در مخاطب احساس سردرگمی و یا کسالت ایجاد کند. شخصیتپردازی فیلم بسیار قوی است و بازی خوب بازیگران به خصوص مایکل کین(فرد بالینگر) و هاروی کیتل (میک) بر انتقال احساسات و گیرایی آن کمک کرده است و شاید قویترین سکانسهای فیلم نیز سکانسهای مشترک این دو بازیگر باشد. مشخصهی دیگر فیلم موسیقی گوشنواز و بینظیر آن است که در سراسر فیلم به آن جان بخشیده و روح داده است. موسیقی در این فیلم صرفا موسیقی نیست، بلکه دریچهای بر احساسات مختلف شخصیتها، سرگذشت، خاطرات و حال و هوای آنهاست.
به طور کلی فیلم جوانی به کارگردانی سورنتینوی ایتالیایی فیلمی با عناصر هنری و درونمایهای فلسفی است که به مفهوم زندگی و انسان میپردازد. فیلمی که با تاکید بر دیالوگها اثری عمیق بر مخاطب داشته و تجربهای لذتبخش را برای او ایجاد میکند. فیلم جوانی آمیختهای از موفقیت و ناکامی، امید و سرخوردگی، جوانی و پیری، عشق و فقدان، زندگی و مرگ است.